جوانمرد کوچک ما

93.3.8

1393/3/9 0:25
نویسنده : مامانی
93 بازدید
اشتراک گذاری

امروز تا بیدار شدی شروع کردی به گریه کردن . نمی دونم چرا تازگی ها اینطوری شدی . یکم بهت شیر دادم آروم شدی دوباره خوابیدی . بعد که بیدار شدی شروع کردی به آواز خوندن .

با آقاجون و مامان بزرگ رفتیم بیرون و شما خیلی پسر خوبی بودی . نصف پنجره رو دادم پایین و شما بیرون رو تماشا کردی . هر چیز جالبی هم که میدی اشاره می کردی و یه چیز خارجی می گفتی .

عصر هم بعد از خوابت رفتیم توی باغ و شمارو یکم راه بردم . هنوز راه نمی ری ولی میتونی بایستی .

شب هم بابایی برات زنگ زد و باهاش حرف زدی . همش می گفتی دد دد دد . " رفت " هم که میخای بگی فقط " ر " رو میگی و اهنگ رفت رو دنبالش میگی . عزیزم روز به روز داری بزرگ میشی و من روزهای خیلی خوبی رو باهات می گذرونم .

خیلی دوستت دارم .

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

کودک ايراني
13 خرداد 93 16:23
با سلام! وبلاگ کودک ايراني راه اندازي شد! از شما دعوت ميشود در نظرسنجي وبلاگ شرکت کنيد و بگوييد که ميخواهيد در اين وبلاگ درباره کدام يک از موضوعات مربوط به کودکان مقاله قرار داده شود؟ نظر خود را فقط از طريق درج نظر در وبلاگ اعلام فرماييد. منتظر نظرات خوب شما هستيم! با تشکر! ----